معنی کلا کیله - جستجوی لغت در جدول جو

(کَ لَ / لِ)

دهی از دهستان تیوند است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)

(کُ کِ لَ)

مؤنث کلاکل. زن سبک گوشت چابک، و زن پست بالای درشت اندام سخت گوشت. (ناظم الاطباء). مؤنث کلاکل. کلکله. (از اقرب الموارد)

سرطان

یکی از نهرهایی که به خلیج استرآباد می ریزد

جوجه خروس

گذرگاه سخت و دشوار

فضای حدفاصل آبریز شیروانی تا دیوار

برکه ی عمیق

نام مرتعی واقع در منطقه ی سوادکوه

کاشتن بذر به کمک دست و کج بیل، پرحرفی، سر و کله زدن، دردسر

مکان مسقفی که کلیه ی ظروف و دیگ ها را پس از پایان کار در منزلگاه

کوشش و تقلا، بز نر جوان، بز نر یک ساله، بز اخته شده

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما